June 02 2024 - يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
جوانفکر معتقد است: «ریشه بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری، اختلافات خانوادگی، مشاجرات میان دوستان و فامیلها و حتی تنشها و نزاعهای سیاسی را باید در «بیصداقتی» و «ناخالصی» جستوجو کرد».
علی اکبر جوانفکر مدیر عامل خبرگزاری ایران در یادداشتی که امروز در شبکه ایران منتشر کرد نوشت:
«ای جان فدای آن که دلش با زبان یکی است.» «صداقت» گوهر بیمانندی است که هر جا یافت شود و در هر کستجلی یابد، نفیس و ارزشمند است. ریشه بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری، اختلافات خانوادگی، مشاجرات میان دوستان و فامیلها و حتی تنشها و نزاعهای سیاسی را باید در «بیصداقتی» و «ناخالصی» جستوجو کرد.
«نفاق» و «فریب» جلوههایی از ناراستی در گفتار و رفتار است و فزونی یافتن فروپاشی کانون خانوادهها را نیز باید در عدم صداقت در ازدواج و زندگی مشترک و راستی و درستی در اظهارات، ادعاها، وعدهها، وانمود کردنها و پاسخها ریشهیابی کرد.
دوستیها، مشارکتها، پیوندها، همکاریها، همدلیها و همفکریها بر پایه صداقت شکل میگیرد و استمرار مییابد و بدون آن، همه بنیانها در معرض فروپاشی و از هم گسیختگی قرار میگیرد.
صداقت در «گفتار» موجب پرهیز از دروغپردازی و دروغگویی میشود و جاذبه و تأثیر کلام فرد صادق را افزون میکند و اعتماد و اطمینان به خود را در دیگران بر میانگیزاند.
صداقت در «دوستی»، انسان را به مقتضیات دوستی خود با دیگران پایبند میکند، صداقت در «ایمان»، انسان را از نفاق و دورویی و ریاکاری دور میسازد و شهامت و شجاعت او را برای برعهده گرفتن مسئولیتهای سنگین اجتماعیاش افزایش میدهد. صداقت در «زهد»، انگیزه شیطانی ریاکاری و مردم فریبی و تظاهر به زهد، ساده زیستی و ترک دنیا را در انسان نابود میسازد و زبان دیگران را به ستایش و تمجید میگشاید.
قوام هر جامعه، به اعتماد انسانها به یکدیگر است و آنچه این بنیان را استوار و مستحکم میسازد، صداقت انسانها در تعامل با یکدیگر است و اگر صدق و راستی از جامعهای رخت بربندد، زندگیها هم دشوار، نا امن، تلخ و نکبتبار خواهد بود.
بایزید بسطامی گفته است: «یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش کهمینمایی!» و این، یعنی «صداقت».
دوچهرهها نیز فاقد صداقتاند. آنان که ظاهر و باطنشان یکی نیست و گفتار و رفتارشان شباهتی به هم ندارد، با دیگران برخوردی متفاوت دارند. در ظاهر و پیش رو، اظهار ارادت و دوستی و اخلاص دارند، اما پشت سر، از غیبت و سخنچینی و تهمت و افشای عیوب و تحقیر و توهین، پروا نمیکنند.
زهد دروغین، طاعت توأم با ریا، توبه غیرواقعی، انفاق و خرجکردنهای ریاکارانه، چرب زبانیها و تملقهای مردم فریبانه، گندمنمایی و جوفروشی و... همه نشانههایی از فقدان «گوهر صداقت» در زندگی اجتماعی است.
«صدق» پیش آر، که اخلاص به پیشانی نیست.
کسی که اهداف اصلی خود را در یک عمل سیاسی از دید مردم پنهان میسازد و با «مرحلهای عمل کردن»، از صداقت عمومی سوء استفاده میکند و موقعیت موجهین را وجه المصالحه امیال و اهداف خویش قرار میدهد و در نهایت، به «خود» بیش از «حق» میاندیشد، «صادق» نیست. صداقت سیاسی را باید در عملکرد سیاسی کسانی جستوجو کرد که به موازین شرعی، اخلاقی و معیارها و ارزشهای مورد احترام جامعه پایبند باشند.
تقید و تعهد به رعایت حق، عدالت، شرع مقدس و توجه آن حضرت به «صداقت سیاسی»، مشخصه واضح حکومت مولای متقیان بود و آنچه سبب شد آن امام عزیز، حتی یک روز هم بر سر کار بودن معاویه را تحمل نکند و او را کنار بگذارد، صداقت سیاسی آن حضرت بود.
«صداقت» یک چهره دارد و فقط با یک زبان سخن میگوید، «منطق» و ارزشهای فکری و عملی خاص خود را دارد و بی پروا به راه خویش میرود. تجربه تاریخ نیز نشان داده است که پیروزی واقعی همواره متعلق به صداقت و درستکاری و انسانهای صادق است.